به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سرو نیوز: یو کشور ما میزان مشارکت مردم در انتخابات بالاست و میانگین حضور مردم در انتخابات همواره بالای ۵۰ درصد بوده است که این مسئله نشان‌دهنده علاقه مردم به مشارکت سیاسی و نقش‌آفرینی برای آینده شهر و کشور می‌باشد. این مسئله در استان‌ها و شهرهایی که فرهنگ انتخاباتی مردم مبتنی بر ایل و طایفه است بیش‌تر بوده و ما شاهدیم که بیش‌ترین میزان مشارکت در کل کشور متعلق به استان‌های دارای فرهنگ قومی و قبیله‌ای می‌باشد؛ اما متاسفانه این کمیت بالا به معنای کیفیت بالا در انتخاب نیست و ما شاهد غلبه نگرش‌های قومی، طایفه‌ای و خویشاوندی بر نوع انتخاب مردم هستیم.
یکی از مهم‌ترین دلایل عدم موفقیت شوراها و به‌تبع ناکارآمدی شهرداری‌ها، بحث قوم‌گرایی است. در ایران با وجود پذیرش فرهنگ سیاسی مدرن هنوز عناصری از فرهنگ سیاسی سنتی حفظ شده و از جمله این عناصر نظام طایفه‌ای و قبیله‌ای است که مشخصاً در مناطق مختلف کشور رواج دارد. این عناصر از نظر نظریه‌پردازان، عقب‌ماندگی توسعه‌ی مناطق و شهرها را در پی دارد. به اذعان متخصصین انسانی، رقابت‌های قومی و منطقه‌ای در شهرها و مناطقی با تنوع فرهنگی، قومی، مذهبی، زبانی و حتی گویشی یکی از عوامل مهم عدم توسعه این مناطق بوده و به واگرایی فرهنگی، قومی، زبانی و مذهبی آن‌ها دامن زده است، به نحوی که برخی معتقدند که طایفه و قوم‌گرایی در توسعه شهرها و مناطق مذکور، تاکنون به عنوان یک آفت مهلک و مانع توسعه عمل نموده است و پیامدهای منفی بسیار مخرب برای پدیده طایفه‌گرایی در توسعه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نمود پیدا می کند. تشدید احساسات و عواطف طایفه‌ای همبستگی اجتماعی میان اعضای یک جامعه را تضعیف می‌کند و همبستگی جای خود را به تفرقه، کشمکش، تخریب سرمایه، اتلاف وقت و … می‌دهد. در نتیجه سرمایه اجتماعی فرسوده و نابودشده و سطح اعتماد ملی و منطقه‌ای را به اعتماد درون‌گروهی و طایفه‌ای تقلیل داده و نوآوری و توسعه را در جامعه کند کرده و از بین می‌برد.
در عصر امروزی که فرهنگ مقوله اول آن است، معضلی به نام نگاه قومی و قبیله‌ای دامن‌گیر استان استان آذربایجان غربی شده است. متأسفانه نگاه طایفه‌ای و قومی یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین معیار در انتخابات و بالاخص انتخاب اعضای شورای اسلامی بوده است. تفکر غلط و نابه‌جایی که نه تنها هیچ کمکی به توسعه و عمران شهری نکرده، بلکه ضربات جبران‌ناپذیری وارد کرده است.
نگاه طایفه‌ای و در نتیجه آن انتخاب شورای شهر طایفه‌ای بدون هیچ فن و تخصصی و حتی بدون هیچ‌گونه سابقه و توان مدیریتی اصلی‌ترین معضل شورا و شهرداری در این استان بوده که برای ریشه‌کن کردن این فرهنگ ناصحیح و غلط تلاش گسترده‌ای از طرف نخبگان و سیاسیون در جهت از بین بردن فرهنگ انتخاب شورای طایفه‌ای و رواج شایسته‌سالاری لازم و ضروری است.
تا زمانی که شهروند منتظر معرفی کاندید از طرف طایفه‌، قوم و ایل وتبار خود است ما نمی‌توانیم شاهد رشد و شکوفایی شهر خود باشیم چرا که انتخاب فامیلی و طایفه‌ای در مقابل شایسته‌سالاری قرار می‌گیرد و در نتیجه باعث حضور افرادی ضعیف و ناتوان در شورا و نهایتا در شهرداری می‌شود، بنابراین مردم باید در انتخاب شورا از نگاه طایفه‌ای و قومی خارج‌شده و به کسانی رأی دهند که توانایی اداره شهر در ابعاد مختلف فرهنگی- اجتماعی، عمرانی و مدیریتی را داشته باشند.
یکی از مهم‌ترین مشکلات لاعلاج انتخا‌بات شورا ها در استان ارومیه تعصبات قومی و قبیله‌ای است. انتخاب حق مردم است اما متاسفانه اکثراً این حق را در جهت نگرش قومی و قبیله قربانی می‌کنیم‌. کاندیدایی که از طریق تعصبات گونا‌گون وارد شورای شهر شود، ناچاراً باید از منافع قوم و قبیله‌اش دفاع کند. چون خود را وام‌دار قوم و قبیله‌اش می‌داند؛ لذا به‌جای اندیشیدن درباره منافع و مشکلات شهر، بیش‌تر به فکر تأمین منافع طایفه خود می‌باشد.
باید ملاک و معیار انتخاب اعضا شورای شهر در ارومیه عوض شود. دوستی‌، طایفه‌بازی، پول و هدایای مختلف، دعوت به تک رای دادن باید حذف شوند و مدیریت‌، تخصص، دانش و کارایی، تعهد و دلسوزی‌، صداقت و درستی و خدمت و تلاش جایگزین آن‌ها شود.
یکی از مشهودترین ضعف‌هایی که در ادوار گذشته شورای اسلامی شهرهای استان ارومبه به وضوح قابل مشاهده و ملموس بود، عدم حضور چهره‌های نو‌اندیش و جوان در مجموعه شورا و شهرداری بود. مردم ما باید توجه داشته باشند در انتخاب‌های آینده خود در شورای شهر به چهره‌های نواندیش و جوان که مظلوم‌ترین افراد در ساختار شورا در چند دوره گذشته بوده‌اند عنایت ویژه‌ای داشته باشند و مطمئناً نتیجه حضور جوانان می‌تواند تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای در فرهنگ و ساختار این شهر ایجاد نماید.
مردم در انتخابات شوراهای شهر استان، تجربه، تخصص، دلسوزی، ایمان مداری، راستی و صداقت، انگیزه، مهارت و خلاقیت، مردم‌سالاری و … را فدای آفت قوم و قوم‌گرایی می‌کنند؛ که در نهایت آثار آن را می‌توان در عدم مشارکت گیری شهروندان در امور شهری، ساخت‌وسازهای غیر استاندارد، عدم توسعه حمل‌ونقل شهری، عدم توسعه شهرها در پیشبرد برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی و رفاهی، مشکلات فرهنگی، آسایش و زیبایی شهری، عدم پاسخگو بودن شوراها به نیازهای شهروندان، عدم خلاقیت و تفکر برای درآمدزایی شهر و متکی بودن به عوارض و … مشاهده کرد؛ که نتیجتاً این عوامل زمینه‌های پسرفت توسعه و خروج سرمایه‌های مالی و انسانی را فراهم می‌کنند و سبب می‌شود این شهرها نسبت به دیگر شهرها و مناطق که انتخاب شوراها منوط به پدیده شوم قوم‌گرایی نیست باز بمانند.
در حال حاضر، هر چه به انتخابات شوراهای اسلامی استان ارومبه نزدیک می‌شویم، نامزدهای احتمالی با راهکارها و شعارهای متفاوت پا به عرصه میدان انتخابات می‌گذارند و به شیوه های متفاوتی چون شگردهای تبلیغاتی، نفوذ اجتماعی، پول و… مردم را قانع می‌کنند که به آن‌ها رأی دهند.
امروزه اکثر ماها در فضاهای مجازی که در دسترس همه افراد هست، نسبت به عقب‌ماندگی و مشکلات و معضلات محل سکونتمان واکنش نشان می‌دهیم و به وضعیت اسف‌بار شهر و محل سکونتمان ابزار تأسف می‌کنیم و همه به دنبال شهر ایدئال هستیم. درصورتی‌که این شهر به‌خودی‌خود شکل و نمود پیدا نخواهد کرد. بدون شک قشر نخبگان، اسباب رسانه، مدیران فضاهای مجازی، افراد تحصیل‌کرده، افراد با جایگاه منزلت اجتماعی بالا و … می‌توانند با یاری و مشارکت هم زمینه‌های تقویت افراد متخصص، دلسوز، باایمان، توانا، دارای فکر و اندیشه خلاق و… را فراهم کنند و برای انتخابات پیش رو این افراد را حمایت کنند و تعصب‌های قومی و قبیله‌ای که بر انتخابات شوراهای شهر استان ارومیه سایه انداخته، تضعیف و جهت هر چه بیشتر توسعه شهرها و برون‌رفت از این مشکلات و معضلات شهری تلاش کنند؛ بنابراین برای رهایی از معضلات شوم طایفه‌گرایی قشر فرهیخته و تحصیل‌کرده استان رسالت بزرگی بر دوش دارد و باید با حمایت و معرفی افراد متخصص و توانمند به مردم و روشنگری در موارد عواقب شوم قوم‌گرایی و پسرفت‌های حاصل از آن توده مردم را آگاه نمایند.