به گزارش  پایگاه خبری تحلیلی سرو نیوز: انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ هر روز نزدیک‌تر می‌شود و هر روز نام‌ها و شعارهای متفاوتی مطرح می‌شود. از آمدن و نیامدن سید حسن خمینی گرفته تا اما و اگرهای علی لاریجانی و ظریف، نام‌های بسیاری برای رقابت ریاست‌جمهوری در انتهای بهار مطرح شده است، با این وجود تاکنون برنامه روشن و مشخصی از سوی نامزدهای قطعی یا احتمالی انتخابات مطرح نشده است.

البته نامزدهای مثل محسن رضایی حرف از برنامه ۱۰ هزار صفحه‌ای می‌زنند یا کسی مثل حسین دهقان از کارآمدی، بازار آزاد و دیپلماسی می‌گوید ولی واقعیت این است که تاکنون هیچ نامزدی برای پرسش‌های اصلی ایرانِ امروز راه حل‌های مشخص، قابل ارزیابی و کارآمدی ارائه نکرده است.

این که مذاکره می‌کنیم، اقتدار را قدر می‌دانیم، به اینترنت آزاد معتقدیم یا از بنگاه‌های خصوصی حمایت می‌کنیم حرف، شعار یا در بهترین حالت محورهای خوبی است اما پاسخ به اساسی‌ترین پرسش‌های امروز شهروندان ایران نیست.

پرسش‌هایی که نیاز به پاسخ دارند

مشکل نامزدهای ریاست‌جمهوری این نیست که شعارهای بدی می‌دهند یا محورهای بدی را مطرح می‌کنند، مشکل اینجا است که بحران‌های ایران امروز به راه حل‌هایی دقیق و مشخص نیاز دارد که قابل ارزیابی باشد و مردم آن‌ها را واقعی و شدنی ارزیابی کنند. امروز گفتن این که به مذاکره معتقدیم کفایت نمی‌کند، بلکه باید گفت از مذاکره چه می‌خواهیم و به دنبال چه هستیم.

گسترش برابری و مبارزه با فساد: شاید مهم‌ترین پرسشی که هر نامزدی باید به آن پاسخ دهد این است که برای گسترش عدالت و مبارزه با فساد چه رویکرد و چه برنامه‌ای دارند؟

به خصوص در یک دهه اخیر و با آغاز دولت دوم محمود احمدی‌نژاد بحث فساد و نابرابری اندک اندک به چشم آمد و در نهایت در دولت دوم حسن روحانی نیاز به مبارزه با فساد و دادخواهی و برابری به یکی از خواسته‌های مهم جامعه بدل شده است. امروز از چشم مردم فساد تا پشت درِ دفتر رییس سابق قوه قضاییه رفته است و بازارهای مختلف در دست سلطان‌های رنگارنگی است که خون در شیشه می‌کنند.

در چنین شرایطی نامزدها چه سازوکاری را برای فساد ستیزی، بسط عدالت، حمایت از افشاگران فساد و برخورد با ریشه‌های فساد در نظر دارند؟ چگونه می‌توانند هم‌زمان با فساد مبارزه کنند و در راستای برابری و مبارزه با ویژه‌خورای یا همان آقازادگی گام بردارند؟

از بازار تا بورس: پرسش‌های حوزه اقتصاد گسترده است. نامزدها باید به طور مشخص بگویند چه برنامه‌ای برای کلیت اقتصاد ایران دارند؟ لیبرالیسم؟ سوسیالیسم؟ برای افسار زدن به بازارهای مختلف چه خواهند کرد؟ به بازار رقابتی اعتقاد دارند یا کنترلی؟ چطور می‌خواهند عدالت اقتصادی را گسترش دهند؟

یکی از مهم‌ترین پرسش‌های تمام مردم این است که نامزدها با بورس زمین خورده ایران چه می‌کنند؟ آیا برنامه مشخصی – نه صرفاً وعده تو خالی – برای احیای بازار سرمایه و حمایت از آن وجود دارد؟

تکلیف خصوصی‌سازی‌ها چه می‌شود؟ چه برنامه مشخصی وجود دارد که روند خصوصی‌سازی چنین فسادزا، ناکارآمد و مشکل‌زا نباشد و خصوصی‌سازی به شکل عاقلانه ادامه پیدا کند؟

شرقی یا غربی: شکل‌گیری برجام یا سند راهبردی با چین امر مبارکی است اما دیگر به عنوان وعده انتخاباتی کافی نیست. نامزدها باید بگویند با آمریکا چه خواهند کرد، با چین چطور کنار خواهند آمد و برای رابطه با اعراب و اروپا چه در سر دارند.

ارائه برنامه واکسیناسیون کرونا: این سؤال و مشکل، مخصوص این دوره است و شاید امروز اهمیتش از هر پرسش دیگری بیشتر باشد. نامزدها باید به مردم بگویند که برای قرنطینه‌های احتمالی، حمایت‌های اقتصادی و واکسیناسیون کرونا چه برنامه‌ای دارند. نامزدی که بتواند برنامه و حتی وعده‌ای درست در این حوزه بدهد به طور مشخص از دیگر رقبایش پیش می‌افتد.

امروز تأکید بر آزادی، مبارزه با فساد، حفظ آرمان‌های انقلاب، مقاومت یا مذاکره به خودی خود تأثیر چندانی نخواهند داشت و هر نامزدی که می‌خواهد پیروز میدان شود باید بتواند به پرسش‌های بالا و دیگر پرسش‌هایی از این دست جواب‌هایی روشن، شفاف و کارآمد دهد.